دیدی بهت گفتم بیا 1390/9/9 بزاریم باشه روز آشنایی مون ؟؟
بعد تو مثل بچه ها گفتی باشه پس تا اون روز باهات قهر میکنم
بعد بهت گفتم مسخره منظورم این نبود که قهر کنیم
بعد تو هم مسخرم کردی و گفتی میشه زیاد فسفر نسوزونی
بعد حالا میبینم که تمام بچه های دانشگاه و دوستامو آشناهامو اطرافیانم
این روزو یک کاری کردن که نه سال دیگه براشون خاطره ی خوبی باشه
1399/9/9
ولی یک چیزی بگم ؟؟؟
شاید دلم سوخت وقتی میشنویدم که همشون با هم هماهنگی داشتنو این تاریخی بنا به هر دلایلی تو تقویم دلشونو یک چیزی ثبت کردن
ولی بیشتر به تو افتخار کردم که نزاشتی از این کارا بکنم
اخه میشدیم مثل بقیه و تفاوتی باهاشون نداشتیم
نفسی تو
حالا اشکالی نداره
میبخشمت
ناراحت نباش
عشق مامی ... الهی که قربونت برم عزیز دلم

مامی الهی فدات بشه تو این شب ها یه وقت مامیت رو یادت نره دعا کنی ، باشه عزیز دلم ؟؟؟
مگه میشه یادم بره مهربونم
خدا بیدار شو. آبجیم داره صدات می زنه مگه نمی شنوی؟
چه باحال!
سلام رومینا جون. خوبی؟ کجایی؟
چرا هیچوقت نمیای یاهو؟
دلم برات تنگ شده
سلام مهربونم
موقعی که من میام تو نیستی حمید جان
salam
khobi nafasam
badesham j nadadi akhe
badtaresham man chika mikardam az in rahe door
سلام نفسیم

خوفی ؟؟؟
من خوفم
جیر زن وقتی بهم میگی فسفر نسوزون یعنی زیاد فکر نکن
و زیاد هم حرف نزن
بعدشم من که ناراحت نیستم
بعدترشم میگی راه دور که منو خر کنی ؟؟
که منو ساکت کنی ؟؟؟
که منو قانع کنی ؟؟
که منو راضی کنی ؟؟
شیطون بلا
بعدتره بعد ترشم مراقب خودت باش
slm
وبلاگ خوبی داری
خوشحال میشم به منم سربزنی
سلام رومینای من....
عزیزم این شب و روزا واسم دعا نی ها
عاشقتم مهربونم....
منم واست ی دنیا دعا میکنم....
ببخش که پستتوو نخوندم....
راستی من تقریبا برگشتم....!
دوست دارم....
یاحق
سلام
خوبین؟
نظرات سال ۱۳۸۷ وبلاگم و نگاه می کردم شما هم بودین میخواستم ببینیم و یه سر به بچه های قدیمی بزنیم.
همیشه موفق باشین
محمد و مینو
یادش بخیر
ولی متاسفانه من هیچی از شما یادم نمیاد