شلام

سلام  

با اونکه وبلاگ اصلیم به اینجا نقل مکان کرده ولی اصلا احساس خوبی ندارم 

اون وبلاگ  3 سال و یا 4 سال بود که داشتم ولی دیگه نمیخواستمش و این یکی رو متولد کردم

اینجا هم قالبی که میخوام برای وبلاگ پیدا نمیکنم

کسی هم که بهم قول داده کدنویسیشو انجام بده حالا حالا نمیتونه بهم تحویل بده

شاید اصلا این کارم برام نکنه

الان چاره چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نمیدونم .........

(تا حالا کسی رو ندیده بودم که شروع وب نویسیش با غر زدن باشه )

والا ....

امشب ساعت دو شب میخوایم دوباره بریم مسافرت

تا یک هفته نیستم

تو این زمان کمم که دارم میخوام بیام نوشته های شمارو بخونم

ولی یک چیزی

دارم میرم دلم برای وبلاگم تنگ نمیشه

ولی برای سایت تنهایی چرا تنگ میشه

یک مدت ندیدمش

و حالا هم که دیدمش باز جدایی ازش برام سخته

بی نهایت معتاد این سایت شدم

بی نهایت وابسته بچه هاش شدم

هرچند این مدتی که نبودم دوستام بیشتریاشون سایتو ترک کردن رفتن

و درسته که به خاطر اونا نمیرفتم سایت

ولی اونا هم وجودشون به دلم روشنی میبخشید

هیچکس باورش نمیشه که من تو سایت تنهایی به دنیا اومدم

ودلیل اصلی عشقم به اونجا میتونه همین باشه 

برام مثل یک خونه ی گرم میمونه که توش احساس راحتی میکنم

بگذریم از این حرفا

چند ماهه نبودم

دیگه وبلاگ قبلیمم دوست ندارم

همتونم اینجا دعوت کردم و اونایی رو هم که میشناختم لینک کردم

دوست داشتین بیاین و اگرم یادم رفته لینکتون کنم بهم بگین

هنوز آمادگی پست گذاشتن توی این وبو ندارم

مراقب خودتون باشید

هفته دیگه برمیگردم

البته شاید تو سفر سر زدم

چون به تنهایی حتما سر میزنم

اینجارو هم یک نیگاه میندازم 

درضمن هر عزیزی که تونست برام کد یک موسیقی بی کلام شاد پیدا کنه ممنونش میشم

چون اصلا خودم نمیتونم پیدا کنم

بابای

بوس بوس