به جایی دیگر باید رسید
مهم نیست که کجا باشه ، ته زمین یا اوج آسمون ، مهم اینه که هرجا میری اونم باشه ، همون خدای مهربونبه جایی دیگر باید رسید
مهم نیست که کجا باشه ، ته زمین یا اوج آسمون ، مهم اینه که هرجا میری اونم باشه ، همون خدای مهربوندرباره من
دستهایم به آرزوهایم نرسید
آنها بسیار دورند...
اما درخت سبز صبرم می گوید:
امیدی هست...
دعایی هست...
خدایی هست...!
............................
تو را آرزو نخواهم کرد، هیچ وقت!
تو را لحظه ای خواهم پذیرفت
که خودت بیایی،
با دل خود،
نه آرزوی من
ادامه...
پیوندها
- ماهی سیاه کوچولو (اجادسا)
- کجا دنبالت بگردم (عارف)
- لطیفه جونم
- مفهومات
- خاطرات زیبای مامان شدن (پرسا)
- تصنیف سبز (مهشید)
- همه چی و هیچی (شیدا)
- دلنوشته 290 (میلاد)
- دلتنگی های مادوتا (مهتاب و شیوا)
- نمکی (سینا)
- سازدل (محمد)
- شاید یک دوست
- پدرام
- بی مسئله (نگین)
- مشق زندگیم (ابراهیم)
- با من دوست میشی (آرمین)
- ...I''m so
- نماز (محسن)
- خوشم میاد
- داستان
- حسرت گندم
- نا نوشته هایی از جنس خودم (حسین)
- عروسکی
- زندگی را به روزهایت اضافه کن...
- بازم (میوسا)
- خانه ی من (محمد)
- آلوده (نکرت)
- تیک تاک (مقداد)
- تب تند (طنین)
- هیسا جونم
- شهروز
- چون میگذرد غمی نیست (باقر)
- علف هرز
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- دی 1390 4
- آذر 1390 12
- آبان 1390 20
- مهر 1390 19
- شهریور 1390 19
آمار : 15025 بازدید
Powered by Blogsky
درد یا لذت ؟
آخ که چه دردی داره زنده شدن خاطرات تلخت
و چه درد بیشتری داره سوزوندن قسمت تحتانی آدما
و چه سوزشی داره که صدای جلزو ولزشو بشونی و بوی سوختیگشو استشمام کنی
درد داره یا لذت ؟؟؟؟؟؟!!!!!!
شاید لذت
شاید درد
ولی هرچی که بود وحشتناک بود
خیلی وحشتناک
یا برا احساسات خشنی که پیدا کردم
یا برا کشتن احساسات لطیف اون کودن جلوی ابلهان فراسوی دنیوی
بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوم
ای منحرف بیشعور
ای منحرف بیشعور
mimi
یکشنبه 1 آبان 1390 ساعت 12:41 ب.ظ
یادآوری خاطرات تلخ گذشته رو از جهتی دوست دارم.چون آدمو یاد غم های تموم شده اش میندازه.
جدا ؟؟؟
آره دیگه.چون می بینی یه غمی داشتی و تموم شده و الان اون مشکلو نداری.
علیرضا تو هم فیلسوف شدی ؟؟!؟!؟!؟!؟!؟!